سفر نامه ی استانبول خانم کیا

روز اول
پروازمون ساعت ۳ و نیم بود خیلی زود اومدیم فرودگاه .چند ساعتی نشستیم.بالاخره ساعت شش و نیم استانبول بودیم .وارد هتل که شدیم کاج کریسمس و حال وهوای کریسمس توجه مون رو جلب کرد.اتاقمون رفتیم لباسامون رو عوض کردیم.بلافاصله زدیم بیرون.رفتیم میدون تقسیم .خیابون استقلال رو گشتیم .چیزی که توجه ام رو جلب کرد حضور زیادجوونهای ایرانی تو خیابون استقلال بود که بعضی هاشون پناهنده بودن. بعد از خوردن کباب ترک برگشتیم هتل تا استراحت کنیم
روز دوم
صبح زود بیدار شدین .بعد از صرف صبحانه با تور گشت شهر زدیم بیرون. جمله جاهایی که رفتیم مرکز خرید چرم و مرکز خرید اولیویوم و فرو شگاه کاله بود .مرکز خرید اولیویوماز جمله مراکز خرید با برندهای معروف که در منطقه زیتون ( بخش اروپایی استانبول) واقع شد.فروشگاه کاله بعد از کلی چرخیدن ناهارمون رو خوردیم و برگشتین هتل .بعد یه استراحت دوباره برگشتیم خیابون استقلال .حال و هوای خیابون استقلال رو خیلی دوست داشتم .احساس و انرژی خوبی بهمون میداد
روز سوم
برای روز سوم تور مسجد سلیمانیه،موزه سه بعدی پانورما و آکواریوم شرکت کردیم.بعد صبحانه بلافاصله با تو رفتیم مسجد سلیمانیه.تو راه بارون شروع شد حالمون گرفته شد.بلافاصله رفتیم توی مسجد البته با حجاب.بدون حجاب کسی رو به داخل راه نمیدادن.مسجد سلیمانیه از جمله مساجد جامع استانبول بود که معمار بزرگ عثمانی خواجه معمار سنان آغا به دستور پادشاه عثمانی سلطان سلیمان اول طراحی کرد که ترکیبی از معماری اروپایی و اسلامی است.بعد از دیدن مسجد به پشت مسجد سلیمانیه رفتیم که یک گورستان و دو آرامگاه بود که شامل مقبره سلطان سلیمان اول و همسرش خرم سلطان و دخترش مهری ماه بود.
بعد از دیدن مسجد سلیمانیه به موزه پانوراما رفتیم که یک موزه سه بعدی بود که تصاویر سه بعدی از سقوط قسطنطنیه در لحظه ای که نیروهای عثمانی در دفاع از شهربیزانس شکست میخورند را دیدیم.صدای مارش توپ و جنگ و هیاهاو وصدای الله اکبر به گوش میرسید .
در کنار بازدید از بناهای تاریخی دیدن بزرگترین اکواریوم اروپا تجربه بی نظیری بود .وقتی وارد آکواریوم شدیم شاهد زندگی زیر آب و زندگی در جنگلهای آمازون بودیموقتی وارد آکواریوم شدیم انگار کف اقیانوس راه میرفتیم.حس خیلی خوبی بود که از فاصله نزدیک شنا کردن ماهی ها رو میدیدیم.بعد از دیدن آکواریوم برای صرف ناهار رفتیم .و بعد به هتل برگشتیم .روز خیلی خوب و جالبی بود .با داشتن بچه ۹ ماهه ام احساس خستگی میکردیم .تمام اون عصر رو تو هتل استراحت کردیم تا خودمون رو آماده کنیم برای یه روز دیگه تو استانبول.
روز چهارم
پس از صرف صبحانه چمدونامون رو تحویل هتل دادیم.به خاطر اینکه ساعت تحویل هتل ۱۲ ظهر بودکه ما تو اون ساعت هتل نبودیم.
پس از خروج از هتل سوار مینی بوس تور آسیایی شدیم که کمی دور تر پارک بود .مسافران رو از هتلهای مختلف سوار کرد.در طول مسیر لیدر در مورد تور آسیایی توضیحاتی داد.در ابتدا ۴۵ دقیقه در قسمت اورتاکوی که نزدیک مسجد اورتاکوی واقع شد توقف داشتیم .بازار عکس داغ بود .واقعا هم عکسهای قشنگی شده بود .مسجد اورتاکوی کوچکترین مسجد استانبول بود که در تنگه استانبول واقع شده بود و فاصله نزدیکی با پل معلق بسفر داشت.بعد از منطقه اورتاکویبه سمت بام استانبول که در تپه های چاملیجا استانبول واقع شده رفتیم.بام استانبول در قسمت آسیایی استانبول قرار دارد که تنگه بسفرو قسمت اروپایی و بندرگاه وکشتی های پهلو گرفته در بندر بوغاز دیده می شود.بعد از اینکه ناهار رو خوردیم مرکز خرید آکسارای رفتیم و بعد اومدیم هتل ساعت ۶ عصر بود پروازمون ساعت ۱ بامداد بود و قرار بود ساعت ۱۰ شب بیان دنبالمون بریم فرودگاه .تو این فاصله زمانی یه گشت تو خیابون استقلال زدیم.اومدیم لابی هتل .هوا خیلی سرد بود .با داشتن بچه ریز موندن تو لابی تو این مدت طولانی خیلی سخت بود .ولی با تمام سختی سفر خوبی بود و تجربه تازه